๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
سه شنبه 24 اسفند 1389برچسب:, :: 22:49 :: نويسنده : vahid
صدای سکوت فضای غمگین قلبم را پیچیده ، تنهایی آمده و وجودم را با سردی وجودش پریشان کرده. اینجا جز تنهایی که همدرد من است. در قلبم چه میگذرد و میخواند راز درونی ام را. دارم ، از صدای آواز عشق بیزارم که مرا اینگونه در حسرت روزهای بهاری برده است. خوشحالیست ، زیرا دیگر تنها نیست و مرا دارد. کاش که از آغاز تنها بودم که اینگونه درغم پایان ننشینم . ندارد ، بیقرار و بی تاب نیست ، انتظار برایش معنایی ندارد. درد مرا میفهمد و هم من راز تنهایی را از نگاه پرنده تنها میخوانم . عاشقان است، ستاره ها به سوی دیگر چشمک میزنند و خورشید به آن سو میتابد که کسی آنجا به انتظار نشسته است! بی روح دوای درد قلب شکسته ام نیست . تلخ است اما باید طعمش را چشید. همین چند لحظه مرا می آزارد. که رسید مرا از فردا نیز ناامید کرد. تنهایی و شاید یک آغاز دیگر در فصل عاشقی. |
درباره وبلاگ نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
|||||||||||||||